با سلام لطفا پاسخهای خود را برای سوال زیر تا تاریخ 8 دیماه 1396 ارسال فرمایید. خواهشمندم اگر نام کاربری شما گویای نام و نام خانوادگی یا شماره دانشجویی نیست. در انتهای پاسخ مشخصات خود را جهت تماس، احتساب نمره و یا اهدای جوایز بنویسید. کودکی بیمار با شکایت از درد دندان ها و فک به اتفاق مادرش به کلینیک آقای دکتر C مراجعه می نماید او تشخیص می دهد که کودک احتمالاً به لنفوما مبتلاست . کودک از درد شدید شکایت دارد آقای دکتر C به مادر بیمار می گوید متاسفانه فرزند شما به سرطان مبتلاست و امیدی نیست می توانید برای درمان به بیمارستان تخصصی سرطان مراجعه کنید . ناگهان مادر بیمار از حال می رود و بیهوش می شود. به نظر شما در این چنین موارد، چه اقدامی باید کرد؟
ابتدا بايد به وضعيت مادر كودك رسيدگي كرد و اقدامات لازم را جهت به هوش اوردن وي انجام داد. بعد از اينكه به هوش امد بايد او صحبت كنيم و دلداري دهيم و توضيح دهيم كه درصورت درمان به موقع و رسيدگي ميتوان كودك را نجات داد و مهمترين مسئله در مواجه با بيماري هاي سخت حفظ روحيه است . مراكز تخصصي سرطان را به وي معرفي كنيم و به طور كل تمام همكاري لازم را با خانواده ي كودك بيمار انجام دهيم.
برای دادن چنین خبر هایی نباید با قطعیت گفت امیدی نیست نباید هم با قطعیت به مریض و اطرافیانش تظمین بهبودی را داد.بهتر است در شرایطی که خانواده پذیرش بهتری دارند و با کمک تیم روانشناس و مشاور این خبر های ناگوار را داد. و سپس توضیح بدهیم که برای افزایش امید به زندگی و بهبود وضعیت بیمار چه اقداماتی باید انجام شود و بخواهیم که تا حد امکان روحیه خود را حفظ کنند و برای درمان و اقدامات بعدی تلاش کنند... در مورد کیس مطرح شده در سوال هم باید به وضعیت مادر رسیدگی شود و پس از روحیه دادن و ارام کردن وی از او بخواهیم کودک را برای اقدامات درمانی تخصصی اماده کند .
سلام اولا پزشک می توانستند با لحن بهتری بگویند و بیمار را کاملا نا امید نکند و روزنه ای از امید را باز نگه دارد . حالا که این اتفاق افتاده پزشک می تواند از منشی کمک بگیرد و مادر را در محیطی آرام و راحت قرار دهند تا حالشان بهتر شود!
اول اينكه پزشك بدون هيچ شواهد و فقط از روي بالين نميتواند چنين چيزي بگويد و بايد از همان اول به متخصص مربوطه ارجاع ميداد. درست است پزشك نبايد اميد واهي بدهد اما ديدگاه مثبتي هم بايد داشته باشد. در اين لحظه هم حتما بايد با كمك منشي به وضعيت مادر كودك برسند.
پزشک در صورتی که اطمینان کافی ندارد نباید با بیمار اینگونه صریح و قاطع صحبت کند و امید او را از بین ببرد. در این مورد هم پزشک باید با کمک منشی به مادر کودک رسیدگی کند
پزشک ابتدا باید از جملات مناسب استفاده کند. نباید بیمار و خانواده ی او را ناامید کند، همچنین در صورتی که بیماری خطرناکی است نباید امید بی جا داد که از ادامه درمان صرف نظر کند. بهتر است از کلمه سرطان استفاده نکنند. شرایط بیماری و لزوم رسیدگی سریع را توضیح دهند. فقط مریض را ارجاع دهند تا درمان لازم را بگیرد. در این کیس بهتر است به مادر بیمار رسیدگی شود و به او روحیه داد؛
اولا که پزشک تشخیص قطعی نداده است و فقط به لنفوما شک کرده است پس نباید به مادر به صورت مستقیم میگفته که بچه سرطان دارد بلکه بایستی مادر را توجیه میکرده که احتمال وجود بیماری خطرناکی وجود دارد و آنها را برای تشخیص قطعی ارجاع میداده چون لفظ سرطان در جامعه ترس ایجاد میکند بهتر است به صورت مستقیم این لفظ را به کار نبریم. پزشک بهتر بود که در این شرایط تمام تشخیص های افتراقی برای این علايم را برای مادر توضیح دهد و درمورد لنفوما هم اطلاعاتی را در اختیار مادر بگذارد و روش های درمان را هم برای وی توضیح دهد و احتمال موفقیت و شکست درمان را متذکر شود و سپس مادر و کودک را به بیمارستان تخصصی سرطان ارجا دهد
درست است که باید با بیمار و خانواده او صادق بود اما باید این احتمالات مهم مثل سرطان را با زبانی ساده و با آرامش و تا حد ممکن با احتمال و شاید به کار برد و اینگونه ناامیدانه با شخصی مثل یک مادر صحبت نکرد. در این نمونه هم باید تا جایی که ممکن است مادر را به صبر و آرامش دعوت کرد و توضیح داد که این ها همگی شک و احتمال است.
پزشك تا قبل از قطعي شدن تشخيص نبايد با صراحت به والدين كودك بگويد كه سرطان دارد ووالدين كودك را تا قبل از انجام تست هاي تاييدي به ارامش دعوت كند و به والدين كودك بگويد كه ممكن است در نهايت تشخيص سرطان رد شود فقط الان درحد احتمال در كنار ساير تشخيص هاي احتمالي قرار ميگيرد وبه وضعيت مادر كودك رسيدگي كند و او را از شك خارج كند وبه ارامش وصبر دعوت كند
پزشک با این قاطعیت نباید صحبت میکرده و الان که این اتفاق افتاده به وضعیت مادر رسیدگی کند تا حالش خوب شود بعد با مادر صحبت کند و به او بگوید برای این که بتواند فرزندش بر این بیماری غالب شود روحیه وهمراهی شما خیلی کمک کننده است
پزشک باید مادر فرزند را به ارامش دعوت کند و از او بخواهد جایی بنشیند.ارام ارام پروسه ی بیماری را توضیح بدهد و هر چند درصد امید هم باشد به مادر بگوید
به نظرم اقاي دكتر خيلي بد به مادرش گفته ، اول بايد بگه كه ما قطعي راجب بيماريش نميدونيم و احتمالات رو بش بگه، خيلي زيادم به طرف نه اميد بده نه بترسونتش ، و فقط احتمالات رو بهش بگه و بهش توضيح بده كه بايدجلوي فرزندش به خاطر كودكش قوي باشه و روحيه ي خودش رو حفظ كنه،
بنظر من پزشک نباید صرفا براساس بالین بیمار تصمیم بگیرد و تشخیص احتمالی خود را با قطعیت بیان کند. درشرایط بوجود آمده باید اقدامات لازم برای بهوش آوردن و آماده سازی مادر بیمار انجام داده به وی آرامش داده و به مرکز سرطان ارجاع دهد.
بیماری هایی از قبیل سرطان مسائلی نیستند که بتوان با استناد به تشخیص های احتمالی درمورد ان ها صحبت کرد چرا که اگر تشخیص قطعی مبنی بر این باشد که بیماری در شخص وجود ندارد در ادامه هم اطمینان دادن به خانواده بیمار درمورد سلامتی شخص کار اسانی نیست پس اول اینکه در این مورد باید مطمئن شویم و دوم زمانی که الزام داریم که یک خبر بد را به خانواده بیمار بدهیم باید بیشتر درمورد راه های درمان و بیماران بهبود یافته برای ان ها صحبت کنیم نه صرفا توضیحی اجمالی در مورد سخت بودن بیماری
گفتن ناگهانی به مادر از ابتدا اشتباه بوده است. ولی باید سریع تلاش کند اقدامات پزشکی لازم برای به هوش آوردن مادر را انجام دهد. همچنین نگذارد فرزند متوجه بیهوش شدن مادرش بشود. شماره تلفنی از افراد نزدیک درجه یک در فامیل بیابد و با انها تماس بگیرد و خبر را خیلی آرام تر و با تاکید بر این که متخصص باید نظر دهد را انها در جریان بگذارد. هیچ انسانی هم قادر به پیشگویی قطعی زنده ماندن یا نماندن بیمار نیست. پس از به هوش امدن مادر به او بگوید که شاید اشتباه کرده باشد و آزمایش ها و نمونه برداری های بیشتر لازم است تا بتوان تشخیص بهتری داد.
در چنين مواقعي نبايد با قطعيت گفت اميدي نيست چون سرطان چيزي است كه در مواردي هم مي تواند به انواع درمان ها جواب مثبت دهد همچنين نبايد الكي هم اميد داد و بايد براي مادر پدر توضيح داد كه فرزند شما در چه موقعيتي است و چه كارهايي مي توان براي آن انجام داد. و همانطور سعي كرد كه با كمك روانشناس با انها احساس همدردي كند. در چنين شرايطي هم ابتدا مادر را به هوش آورده و در وضعيتي مناسب براي او به آرامي توضيح ميدهيم و سعي ميكنيم توجيه كنيم كه فرزندش ميتواند خوب شود مخصوصا اگر مادرش روحيه ي خوبي داشته باشد ٩٣١٨١٠٤٣٤٨
زمانی که خود پزشک به تشخیص مطمئن نیست و فقط از معاینه مریض حدس میزند که بیماری x که اتفاقا خطرناک هم هست دارد نباید فرضیات خود را به همان شکل با خانواده بیمار درمیان بگذارد. ابتدا باید توضیح دهد که ممکن است بیماری به آن سادگی که فکر میکنند نباشد و مسئله ی جدی تری باشد.بعد هم ازمایش های ابتدایی برای او نوشته و به مرکز تخصصی ارجاع میدهد.هم چنین اگر بیماری نیاز به رعایت مورد یا پرهیز خاصی دارد با خانواده او در میان بگذارد.
اولا نباید به هیچ وجه "خبر به این بدی که بدون انجام هیچگونه ازمایشی است و صرفا حدس و گمان ماست" را با نزدیکان بیمار در میان بگذاریم. ابتدا ملزم به درخواست ازمایش هستیم سپس در صورت قطعی شدن بیماری آن را به صورت ملایم برای بستگان بیمار توضیح میدهیم. طوری توضیح میدهیم که نه خانواده ی مریض را در همان ابتدای بیماری ناامید کنیم و نه امید واهی به آنها بدهیم. ثانیا اگر پزشکی با بی احتیاطی این خطا را مرتکب شد و چنین اتفاقی برای مادر مریض رخ داد باید علاوه بر دلداری دادن به فرزند و سعی در مهربان بودن با او سریعا مادر را جهت انجام مراقبت های مربوط به بخش منتقل میکنیم.
پزشک نباید قبل از انجام تمام مراحل تشخیص چنین نظری بدهد و در این مورد باید به مادر رسیدگی شود و زمانی که مادر به هوش آمد حتما باید اشتباه خود را توضیح دهد که هنوز تشخیص قطعی نیست و حتی اگر تشخیص نهایی این باشد،امید به درمان وجود دارد. ۹۳۱۸۱۰۴۳۰۴